معنی استواران - فرهنگ فارسی معین
معنی استواران
- استواران((اُ تُ))
- جمع استوار، معتمدان، امینان
تصویر استواران
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با استواران
اسواران
- اسواران
- جمع اسوار، برندگان اسب، فارسان، مقابل پیادگان، سپاهیان سواره (در زمان ساسانیان)
فرهنگ فارسی معین
اسواران
- اسواران
- موضعی در مغرب فولادنجه (ساحل جنوب شرقی بحر خزر)
لغت نامه دهخدا