استمهال استمهال مولش خواهی (مولش مهلت) زمان خواستن درنگ جستن زمان خواستن مهلت خواستن فرهنگ لغت هوشیار
استمهال استمهال مهلت خواستن. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). زمان خواستن. درنگی خواستن. طلب مهلت کردن. زمان طلبیدن. استنظار. - استمهال کردن، مهلت خواستن. زمان طلبیدن. مدت خواستن. ، خویشتن را خوابیده نمودن. (منتهی الارب). خود را بخواب زدن. خواب کردن لغت نامه دهخدا