معنی استکفاء - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با استکفاء
استکفاء
استکفاء
کفایت خواستن، بسنده گری، کار گزار خواستن کفایت کردن، خواستن کار گزاری خواستن
فرهنگ لغت هوشیار
استکفاء
استکفاء
کفایت کردن خواستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). کارگزاری خواستن. کفایت خواستن. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
استکفاف
استکفاف
دست پیش کسی دراز کردن، گرد آمدن چنبره زدن، پیچیده شدن: موی
فرهنگ لغت هوشیار
استعفاء
استعفاء
استدعای کناره گیری از شغل، معاف کردن، تکلیف خواستن، پوزش خواستن، بزرگ شمردن بخشش خواستن، کناره گیری طلب عفو کردن، عفو خواستن طلب بخشش کردن، خواهش رهایی از کار و خدمت کردن، تقاضای معافیت از خدمت اداری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
استعفاء
استعفاء
تقاضای معافیت از انجام کار استعفاء نامه: نامه ای که تقاضای کناره گیری از شغل یا کار در آن نوشته شده است
فرهنگ فارسی معین
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.