جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با استفتاء

استفتاء

استفتاء
فتوی خواستن، وچر خواهی وچر جویی (وچر فتوی) طلب فتوی کردن، فتوی خواستن فتوی پرسیدن در باب مسایل فقهی و شرعی از کسی رای و فتوی خواستن
فرهنگ لغت هوشیار

استفتاء

استفتاء
طلب فتوی کردن. فتوی خواستن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). فتوی پرسیدن. جواب فتوی خواستن. (منتهی الارب) : در این باب از اعیان علما و مشاهیر حکما استفتاء رفت همه بر آن منکر شدند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 352).
پس پیمبر گفت استفتوا القلوب
گرچه مفتیتان برون گوید خطوب.
مولوی.
صاحب کشاف اصطلاحات الفنون گوید: الاستفتاء، هو عند الاصولیین و الفقهاء مقابل الاجتهاد. و المستفتی خلاف المفتی. و المفتی هو الفقیه فان لم نقل بتجزی الاجتهاد و هو کونه مجتهداً فی بعض المسائل دون بعض. فکل من لیس مجتهداً فی الکل فهو مستفت فی الکل. و ان قلنا بتجزی الاجتهاد فالامر واضح ایضاً. فانّه مُستفت فیما لیس مجتهداً فیه و مُفت فیما هو مجتهد. و بالجمله فالمفتی و المستفتی انّما یکونان متقابلین ممتنعی الاجتماع عند اتحاد متعلقهما. و امّا اذا اعتبر کونه مُفتیاً فی حکم مُستفتیاً فی حکم آخر فلا. و الاستفتاء فی المسائل العقلیه علی القول الصحیح کوجوب العلم بها بالنظر و الاستدلال. هکذافی العضدی و بعض حواشیه. و المفتی الماجن هو الذی لایبالی ان یحرّم حلالاً او بالعکس فیعلم الناس حیلاً باطله کتعلیم الرجل و المراءه ان یرتد، فیسقط عنه الزکوه او تبین من زوجها. کما فی الذخیره فکل حیله تؤدّی الی الضّرر لم تُجز فی الدیانه و ان جاز فی الفتوی. کذا فی جامعالرموز فی کتاب الحجر.
- استفتا کردن، فتوی خواستن: ناصرالدین وجوه خواص ّ و دهاه و کفاه حضرت خویش را حاضر آورد و در عیب و هنر و خطا و صواب این واقعه استفتا کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 16) ، شپش جستن در سر خواستن. (منتهی الارب). شپش جستن در سر
لغت نامه دهخدا

استفتاح

استفتاح
گشاده خواهی (پانزدهم ماه رجب تازی را روز استفتاح گویند و برآنند که در آن روز درهای آسمان به روی خدایخانه گشوده است)، کیش پرسی پاسخ جویی برای پرسه های دینی ، آغازیدن، پیروزی خواستن نصرت خواستن فیروزی جستن، گشادگی خواستن فتوح خواستن گشایش طلبیدن، یار خواستن یاری خواستن، آغازیدن ابتدا کردن، خواستار رفع دشواری از کاری شدن خواستن حل مشکلی که در قرآن باشد، یا روز استفتاح روز پانزدهم ماه رجب که میگویند در آن روز درهای آسمان یا درهای کعبه باز است
فرهنگ لغت هوشیار

استفتاح

استفتاح
به دنبال پیروزی بودن، فتح خواستن، باز کردن، گشودن، آغاز کردن، پانزدهم ماه رجب. در روایات آمده است که در این روز درهای آسمان باز است
استفتاح
فرهنگ فارسی عمید

استفلاء

استفلاء
سر واجستن خواستن. (تاج المصادر بیهقی). بسر واجستن خواستن. (زوزنی). سر جستن، پیوسته بودن بر کاری، برابر و هموار شدن چیزی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

استفراء

استفراء
اسب گرامی بدست آوردن و گرد کردن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

استفتاح

استفتاح
نصرت خواستن. (مجمل اللغه) (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). فیروزی جستن. (منتهی الارب). استنصار. خواهش فیروزی. نصرت جستن.
لغت نامه دهخدا