دشخوار یافتن جای و راه را. (منتهی الارب). درشت یافتن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، پر شدن مشک، برنیامدن غائط و بول از شکم. یقال: استوکی البطن، اذا لم یخرج منه النجو. (منتهی الارب)
باشگونه تافته شدن ریسمان. (منتهی الارب). باشگونه تافته شدن رسن، نیک شدن. نیک آمدن چیزی. (زوزنی) ، صلح جستن، صلاح کار جستن. صلاح پرسیدن. (غیاث) ، استصلاح یکی از اصول فقه نزد مالک بن اَنس و اصحاب او باشد، و مثال آن اجازه ایست که صیارفه دارند در تبایع وَرق بورق (دراهم مَضروبه) و عین بعین با زیاده و نقصان در صورتی که نوع این معامله بر غیر صیارفه ممنوع است و این برای آن مجاز است که صلاح عامه در آن است. (مفاتیح العلوم)