معنی استدبار استدبار((اِ تِ)) پشت کردن، مقابل استقبال، آخرکار را ملاحظه کردن تصویر استدبار فرهنگ فارسی معین
استدبار استدبار استدبار امر، در آخر کار نگریستن چیزی را که در اوّل آن ندیده بود. (منتهی الارب). آخر کار را ملاحظه و اندیشه کردن، از پس دیدن امری که از پیش ندیده بود، وسیلۀ خود گردانیدن چیزی را. (منتهی الارب). دست آویز خود قرار دادن امری را لغت نامه دهخدا