معنی استثقال - فرهنگ فارسی معین
معنی استثقال
- استثقال((اِ تِ))
- سنگین شمردن، گران داشتن
تصویر استثقال
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با استثقال
استثقال
- استثقال
- گران داشتن سنگین شدن گران خواستن گرانسنگی گرانبارگی سنگین شمردن گران داشتن
فرهنگ لغت هوشیار
استثقال
- استثقال
- گران داشتن. (تاج المصادر بیهقی) ، طلب ظهور امری کردن، روشن و مجلی ساختن. (غیاث)
لغت نامه دهخدا
استئصال
- استئصال
- از ریشه کندن برکندن، برکنده گشتن برکندگی، درماندگی بیچارگی، بی چیزشدن بی چیزی
فرهنگ لغت هوشیار
استرقاق
- استرقاق
- تنک شدن، بنده خواستن، به بندگی گرفتن بنده گرفتن بنده شمردن
فرهنگ لغت هوشیار