جدول جو
جدول جو

معنی استبصار

استبصار((اِ تِ))
طلب بصیرت کردن، بینا گردیدن، شناسایی
تصویری از استبصار
تصویر استبصار
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با استبصار

استبصار

استبصار
طلب بصیرت کردن، بینا دل شدن، صاحب بصیرت، بینا شدن
استبصار
فرهنگ لغت هوشیار

استبصار

استبصار
طلب بصیرت کردن. (منتهی الارب). بینادل شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). دیدن بچشم خرد و دل و عقل. صاحب بصیرت و بینادلی گشتن. بیقین دانستن و دیدن. (غیاث). بینا شدن. بینائی. (غیاث).
لغت نامه دهخدا

استقصار

استقصار
میانه روی خواستن کوتاهی کرده دانستن کوتاه کردن خواستن
استقصار
فرهنگ لغت هوشیار

استبصاع

استبصاع
سرمایه خواستن سرمایه خواهی، گونه ای زناشویی در روز گار کانای (جاهلیت) زن جندگی
فرهنگ لغت هوشیار