معنی اسپید - فرهنگ فارسی معین
معنی اسپید
- اسپید((اِ))
- سفید، آن چه که به رنگ برف یا شیر باشد، ابیض، مقابل سیاه، اسود، ظاهر، نمایان، سپید
تصویر اسپید
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اسپید
اسپید
- اسپید
- سفید. نقیض سیاه. (برهان). اسفید. سپید (مخفف آن). ابیض. بیضاء:
دفتر صوفی سواد و حرف نیست
جز دل اسپید همچون برف نیست.
مولوی.
رجوع به سفید شود.
لغت نامه دهخدا