جدول جو
جدول جو

معنی اسپندارمذ

اسپندارمذ((~. مَ))
پنجمین امشاسپند از امشاسپندان دین زرتشتی، نگهبان زمین، آخرین ماه از سال شمسی، اسفند، نام روز پنجم از هر ماه شمسی
تصویری از اسپندارمذ
تصویر اسپندارمذ
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اسپندارمذ

اسپندارمذ

اسپندارمذ
پنجمین امشاسپنداز امشاسپندان (مهین فرشتگان) دین زرتشتی، ماه دوازدهم از سال شمسی که امروز (اسفند) میگویند مدت ماندن آفتاب در برج حوت، نام روز پنجم از هر ماه شمسی
فرهنگ لغت هوشیار

اسپندارمذ

اسپندارمذ
در آیین زردشتی فرشتۀ نگهبان زمین و موکل بر روز پنجم هر ماه خورشیدی، ماه اسفند، روز پنجم از هر ماه خورشیدی، سِپَندار، اِسفَندار، سِپَندارمَذ، اِسفَندارمَذ، برای مِثال سپندارمذروز خیز ای نگار / سپند آر ما را و جام می آر (مسعودسعد - ۵۴۵)
اسپندارمذ
فرهنگ فارسی عمید

اسپندارمذ

اسپندارمذ
در اوستا سپنتا آرمئیتی، در پهلوی سپَندارمَت، در فارسی سپندارمذ و اسپندارمذ و اسفندارمذ و سفندارمذ. سپنت صفت است بمعنی مقدس که بعدها به آرمئیتی متصل شده است، و آن خود مرکب است از دو جزء: اَرِم که قید است بمعنی درست، آنچنانکه باید و شاید، بجا. دوّم مَتی بمعنی اندیشیدن، در ترکیب ارم + متی، میم به ادغام حذف شده، بنابراین ارمتی بمعنی فروتنی و بردباری و سازگاری و سپنته آرمتی بمعنی بردباری و فروتنی مقدس است. در وِدا نیز آرمتی آمده. در یک موضع از ریگ ودا، و گاهی نیز در اوستا این کلمه بمعنی زمین استعمال شده، در پهلوی آنرا خردکامل ترجمه کرده اند. اسپندارمذ یکی از امشاسپندان هفتگانه دین زرتشتی است. اسپندارمذ در عالم معنوی مظهر محبت و بردباری و تواضع اهورمزداست و در جهان جسمانی فرشته ایست موکل بر زمین و به این مناسبت آنرا مؤنث دانسته، دختر اهورمزدا خوانده اند. سپندارمذ موظف است که همواره زمین را خرم و آباد و پاک و بارور نگه دارد. هرکه به کشت و کار پردازد و خاکی را آباد کند خوشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است. کلیۀ خوشنودی و آسایش در روی زمین، سپرده بدست اوست. مانند خودزمین این فرشته شکیبا و بردبار است مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. ایزد آبان و ایزد دین وایزد ارد از همکاران و یاران او شمرده میشوند. دیو ناخشنودی و خیره سری موسوم به ترومئیتی، همستار یا رقیب و دشمن بزرگ سفندارمذ محسوب است. آخرین ماه سال و پنجمین روز ماه موسوم است به سپندارمذ. در ایران قدیم در این روز جشن میگرفته اند. بقول ابوریحان بیرونی این عید بزنان تخصیص داشته و از شوهران خود هدیه دریافت میکرده اند از این روبجشن مژدگیران معروف به وده است. بید مشک گل مخصوص سپندارمذ میباشد. (یشتها تألیف پورداود ج 1 صص 93- 95). بنابر آنچه گذشت اسپندارمذ به چهار معنی آمده است: فرشتۀ موکل بر درختان و بیشه ها و تدبیر امور و مصالحی که در ماه و روز اسفندار واقع میشود بدو تعلق دارد. (برهان). رجوع به سپندارمذ شود
لغت نامه دهخدا

اسفندارمذ

اسفندارمذ
پنجمین امشاسپنداز امشاسپندان (مهین فرشتگان) دین زرتشتی، ماه دوازدهم از سال شمسی که امروز (اسفند) میگویند مدت ماندن آفتاب در برج حوت، نام روز پنجم از هر ماه شمسی
فرهنگ لغت هوشیار

اسفندارمذ

اسفندارمذ
اِسپَندارمَذ، در آیین زردشتی فرشتۀ نگهبان زمین و موکل بر روز پنجم هر ماه خورشیدی، ماه اسفند، روز پنجم از هر ماه خورشیدی، سِپَندار، اِسفَندار، سِپَندارمَذ
اسفندارمذ
فرهنگ فارسی عمید

اسفندارمذ

اسفندارمذ
وادی سپاه، و آن وادی است که از مسافت یک میل و نیم به شمال غربی اورشلیم مانده شروع نموده تا به زاویۀ دیوار شمال شرقی امتداد یافته از آن پس به طرف شرقی شهر سرازیر شود و آن را وادی یهوشافاط نیز گویند و فیمابین حصار شهر از طرف مغرب و در میانۀ کوه زیتون و تل المعصیه از طرف مشرق واقع گشته از آن پس رو به ماربارسایا جائی که به وادی الراهب مسمی است سرازیر شود و از آنجا رو به دریای لوط امتداد یافته و در آنجا به وادی النار مسمی شود. در همین وادی است که تماثیل معکه را سوزاندند. (اول پادشاهان 15:13 و دوم تواریخ ایام 15:16). و تمام اسباب پرستشهای ناراستی که باعث ناپاکی هیکل خداوند میشد در همین وادی ریخته شد. (دوم تواریخ ایام 29:16 و 30:14). و پس از اینها گورستان شد. و از جمله اشخاصی که از این وادی گذر نمودند یکی داود است در زمانی که از حضور ابشالوم فرار مینمود. (دوم سموئیل 15:23). و همچنین وجود مبارک مسیح هم در وقت رفتن به باغ جتسیمانی از این وادی عبور نمود. (کتاب یوحنا 18:1) (قاموس کتاب مقدس)
لغت نامه دهخدا

سپندارمذ

سپندارمذ
اِسپَندارمَذ، در آیین زردشتی فرشتۀ نگهبان زمین و موکل بر روز پنجم هر ماه خورشیدی، ماه اسفند، روز پنجم از هر ماه خورشیدی، سِپَندار، اِسفَندار، اِسفَندارمَذ
سپندارمذ
فرهنگ فارسی عمید

سپندارمذ

سپندارمذ
بمعنی اسفندارمذ است که ماه دوازدهم از سال شمسی باشد. (برهان) (آنندراج) :
سر آمد کنون قصۀ یزدگرد
بماه سپندارمذ روز ارد.
فردوسی.
همی رفت سوی سیاوخش گرد
بماه سپندارمذ روز ارد.
فردوسی.
، نام روز پنجم از ماه شمسی است. این روز را فارسیان بنابر قاعده کلیه که پیش ایشان معمول است که چون نام ماه با نام روز موافق آید عید کنند، در این روز جشن سازند و عید نمایند، نیک است رخت پوشیدن و درخت نشاندن در این روز به اعتقاد ایشان. (برهان) (آنندراج) :
ز چین روی یکسر به ایران نهاد
بروز سپندارمذ بامداد.
فردوسی.
سپندارمذروز خیز ای نگار
سپند آر ما را و جام می آر.
مسعودسعد.
، زمین. (برهان) (آنندراج). برای تمام معانی رجوع به اسپندارمذ و اسفندارمذ شود
لغت نامه دهخدا

سپندارمذ

سپندارمذ
نام فرشته ای که موکل زمین و درخت ها و جنگلها است و مصالح این ماه بدو تعلق دارد. (برهان). فرشتۀ نگهبان زمین و گاه هم خود زمین بشمار رفته. (مزدیسنا و... تألیف معین ص 432).
سپندارمذ برگشاید زبان
برون افکند گنجهای نهان.
زراتشت بهرام (از مزدیسنا و... تألیف معین)
لغت نامه دهخدا