جدول جو
جدول جو

معنی اسپنتمد

اسپنتمد((اِ پِ مَ))
بخش سوم از پنج بخش گات ها، روز سوم از اندرگاه
تصویری از اسپنتمد
تصویر اسپنتمد
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اسپنتمد

سپنتمد

سپنتمد
در اوستا سپنتامئینیو، یعنی خرد مقدس و مانند گاتهای اشتود دارای چهار ها می باشد. (مزدیسنا و... تألیف معین ص 301). رجوع به سپنتامئینیو و اسپنتامئینیو شود
لغت نامه دهخدا

اسپند

اسپند
اسفند، ماه دوازدهم از سال خورشیدی، ماه سوم زمستان، در علم زیست شناسی گیاهی خودرو، با گل های سفید کوچک و دانه های ریز سیاه، در علم زیست شناسی دانۀ خوش بوی این گیاه که آن را برای دفع چشم زخم در آتش می ریزند، اِسپَندارمَذ
اسپند
فرهنگ فارسی عمید

اسپند

اسپند
اسفند، آخرین ماهِ سال شمسی، نام روز پنجم از هر ماه شمسی، یکی از امشاسپندان، نماد بردباری و نگاهبان زمین، گیاهی است با گل های ریز سفیدرنگ و دانه های سیاه که دانه های سیاه آن را برای دفعِ چشم زخم، روی آتش می ریزند
اسپند
فرهنگ فارسی معین

اسپند

اسپند
رودخانه ای است که به بحر خزر ریزد ومحل صید ماهی باشد. (جغرافیای طبیعی کیهان ص 16)
لغت نامه دهخدا

اسپند

اسپند
دانه ای باشد که بجهت چشم زخم در آتش ریزند. (برهان). حرمل. (تاج العروس) (تحفۀ حکیم مؤمن). حرمل احمر. حرمل عامی. حرمله. اسفند. سپند. سِبَنْج و گیاه آن دانه، رَضرضه است. (بحر الجواهر) :
ای سپندی منشین خیز و سپند آر سپند
تا ترا سازم ازین چشم گرامی مجمر
چشم بد را ز چنان شاه بگردان بسپند
کآفرین باد بر آن صورت زیبامنظر.
فرخی.
خیز و دفع چشم بد اسپند سوز.
مولوی.
- امثال:
آتش و اسپند. رجوع به مثل آتش و اسپند در امثال و حکم شود.
لغت نامه دهخدا