جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اسپرلوس

اسپرلوس

اسپرلوس
کاخ، کوشک، قصر: (چه نقصان دیدی از کهبه تو بی دین که گردی گرد اسپرلوس شاهان ک) (عسجدی)
اسپرلوس
فرهنگ لغت هوشیار

اسپرلوس

اسپرلوس
خانه و سرای پادشاهان و سلاطین و حکام. (جهانگیری) (برهان). کاخ. کوشک. قصر:
چه نقصان دیدی از کعبه تو بی دین
که گردی گرد اسپرلوس شاهان.
عسجدی، از اندامهای اسطرلاب. (التفهیم بیرونی). فَرَس. از اعضاء اسطرلاب، پره و دندانۀ کلید: المغبن، جای اسپک کلید. المغرز، جای اسپک کلید. (مهذب الاسماء). و رجوع به اسبک شود
لغت نامه دهخدا

سپرلوس

سپرلوس
خانه سلاطین و پادشاهان. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری) :
یقین کز خلق خواهد محنت کوس
کسی کو گرددی گرد سپرلوس.
حکیم خسروانی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

اسپرکیوس

اسپرکیوس
امروزه آنرا هِلاّدا نامند. شطی در یونان قدیم و آن از پَند جاری شود و ببحر اِژِه ریزد
لغت نامه دهخدا

اسخولوس

اسخولوس
ابن ابی اصیبعه در ترجمه ارسطوطالیس گوید: و کان ارسطوطالیس کثیرالتلامیذ من الملوک و ابناءالملوک وغیرهم. منهم ثاوفرسطس و اوذیموس و الاسکندروس الملک و ارمینوس و اسخولوس و غیرهم من الافاضل المشهورین بالعلم المبرزین فی الحکمه المعروفین بشرف النسب و قام من بعده لیعلم حکمته التی صنفها و جلس علی کرسیه و ورث مرتبته ابن خالته ثاوفرسطس و معه رجلان یعینانه علی ذلک و یوازرانه یسمی احدهما ارمینوس و الاَّخر اسخولوس و صنفوا کتباً کثیرهً فی المنطق و الحکمه. (عیون الانباء ج 1 ص 57). شهرزوری گوید: اسخولوس از بزرگان و رؤسای شاگردان ارسطوست. مقام و مرتبۀ او در حکمت نظیر شادفرسطیس (ثاوفرسطس) و اودیموس میباشد و در تفسیر و توجیه کلمات استاد خویش معاون و مددکار آنان بوده و در نزد اسکندر هم معزز و محترم میزیسته. اسخولوس را گفتند چرا زن نگیری ؟ گفت من در تهذیب و تکمیل نفس خود عاجزم و در اصلاح و مصالح بدن خویش درمانده و ناتوانم، چگونه میتوانم باعث اصلاح و تکمیل نفس و تن دیگری شوم ؟ روزی اسکندر بر او غضبناک گردید و امر بحبس وی کرد پس از دخول در محبس زندان بان در مقام تجسس برآمد که اگر از مال دنیا چیزی با او هست بگیرد. اسخولوس گفت عجب طماع و احمق هستی مگر من اینجا برای تجارت آمده ام تا مال همراه خود بیاورم. این سخن به اسکندر برداشتند. بخندید و بفرمود او را رها کنند. از جملۀ عادات اسخولوس این بود که غالب اوقات خود رامصروف بخواندن کتب و نوشتن آن میکرد. سفیهی سخن ناشایست بدو گفت. اسخولوس التفات نکرد و گفت کلام این شخص اگر دروغ است چرا غضب کنم برای آنچه که در من نیست و اگر صادق است که سخن حق گفته، مرد نباید از حق اعراض کند و خشمناک گردد. میگفت صحت روح در نظر حکماء معتبر است و اما آنان را بصحت جسمانی اعتنا و توجهی نیست. (کنزالحکمه ترجمه نزهه الارواح ص 187 و 188)
لغت نامه دهخدا