جدول جو
جدول جو

معنی اسبله

اسبله((اِ بُ لِ یا لَ))
جزو ماهیان فلس دار حلال گوشت بحر خزر است. ماهی ای است بزرگ و سر برهنه که دهانی فراخ دارد و ریشو می باشد و دو ردیف دندان در دهان دارد، اسبیله، اسبیلی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اسبله

اسبله

اسبله
جزو ماهیان فلس دار حلال گوشت بحر خزر است. ماهیی است بزرگ و سر برهنه که دهانی فراخ دارد و ریشو میباشد و دو ردیف دندان در دهان دارد اسبیله اسبیلی
فرهنگ لغت هوشیار

اسبله

اسبله
نوعی ماهی خوراکی بزرگ بی فلس با شاخک هایی شبیه سبیل در اطراف دهان که معمولاً در دریای خزر یافت می شود
فرهنگ فارسی عمید

اساله

اساله
نرمی و همواری، کشیدگی گونه روان شدن تندابه (تندابه سیل) روان شدن گدازه
فرهنگ لغت هوشیار