جدول جو
جدول جو

معنی اسب انگیز

اسب انگیز((اَ اَ))
آن که اسب را برانگیزد، اسب انگیزنده، مهمیز
تصویری از اسب انگیز
تصویر اسب انگیز
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اسب انگیز

اسب انگیز

اسب انگیز
اسب انگیزنده آنکه اسب را بر انگیزد، مهمیز آهنی که بر پاشنه کفش سوار باشد و هنگام سواری بر پهلوی اسب زند تا اسب تیزتر رود
فرهنگ لغت هوشیار

اسب انگیز

اسب انگیز
برانگیزانندۀ اسب، آنکه اسب را به حرکت وا می دارد،
وسیله ای فلزی که هنگام سواری بر پاشنۀ چکمه می بندند و به پهلوی اسب می زنند تا تندتر حرکت کند، مِهمیز، مَخیز، مِهماز
اسب انگیز
فرهنگ فارسی عمید

اسب انگیز

اسب انگیز
اسب انگیزنده. آنکه اسب را به انگیز درآورد. (سروری).
لغت نامه دهخدا

اسپ انگیز

اسپ انگیز
اسب انگیزنده آنکه اسب را بر انگیزد، مهمیز آهنی که بر پاشنه کفش سوار باشد و هنگام سواری بر پهلوی اسب زند تا اسب تیزتر رود
فرهنگ لغت هوشیار

اسف انگیز

اسف انگیز
اسف آور، اسف بار، آنچه باعث اندوه و افسوس می شود، دردناک
اسف انگیز
فرهنگ فارسی عمید

طرب انگیز

طرب انگیز
مسرت بش، شادی آور، طرب (عربی) + انگیز (فارسی)، نام یکی از گوشه های موسیقی ایرانی
طرب انگیز
فرهنگ نامهای ایرانی