اساقفه اساقفه اسقف ها، پیشواها، خطیب ها و واعظ های عیسوی، بالاتر از کشیش ها، جمعِ واژۀ اسقف فرهنگ فارسی عمید
اساکفه اساکفه جَمعِ واژۀ اسکاف. کفش دوزان. کفشگران. - زاج الاساکفه، قسمی از زاج ابیض. رجوع به تحفۀحکیم مؤمن و زاج الاساکفه شود لغت نامه دهخدا
اساقه اساقه چاروا به کسی دادن برای راندن. دادن شتران کسی را: اسقته ابلاً، دادم او را شتران که میراند آنها را. (از منتهی الارب). اشتر فرا کس دادن تا براند. (تاج المصادر بیهقی). لغت نامه دهخدا