جدول جو
جدول جو

معنی اساریر

اساریر
جمع اسرار. ججمع سر به معنی خط های کف دست و پیشانی، چین و شکن روی پوست چهره و دست
تصویری از اساریر
تصویر اساریر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اساریر

اساریر

اساریر
جَمعِ واژۀ اَسْرار. جج ِ سرر. خطهاء کف ّ و پیشانی. (دستور اللغه).
لغت نامه دهخدا

اساریع

اساریع
جمع اسروع، جوانه های رز، آبداری دندان، نشان های کمان، پاره های سیم وزر گداخته، کرمکان سرخ سر
فرهنگ لغت هوشیار

اساطیر

اساطیر
جمع اسطوره، افسانه ها، افسانه های باستان درباره خدایان و پهلوانان
اساطیر
فرهنگ فارسی معین

اساطیر

اساطیر
اسطوره ها، قصه ها و حکایت های بازمانده از دوران باستان دربارۀ خدایان، قهرمانان، جمعِ واژۀ اسطوره
اساطیر
فرهنگ فارسی عمید

اساطیر

اساطیر
جَمعِ واژۀ اِسطار و اسطاره و اسطیر و اسطیره و اسطور و اسطوره. سیوطی در المزهر گوید: اساطیر، جمعی باشد بی واحد. ابوعبیده گوید واحد آن اسطاره است و بعضی دیگر بر آنند که جمع سطر اسطار باشد و جمع اسطار اساطیر. سخنهای پریشان. بیهوده ها. افسانه ها. (از منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا