چین پیشانی و روی و اندام. (برهان) (غیاث). چین که از پیری یا غضب باشد. شکنج روی. آژنگ: اگر ز طبع روان تو راستی یابد جبین آب، کجا یابد از نسیم اژنگ. منصور شیرازی. - اژنگ بر جبین افتادن، کنایه از عبوس و ترش روی شدن باشد بهنگام غضب: اگر در جبین تو افتد اژنگ فتد لرزه اندر تن شاه زنگ. ؟ (از فرهنگ سروری)