جدول جو
جدول جو

معنی اژدر

اژدر((اَ دَ))
ابزاری جنگی که با آن کشتی را غرق کنند، اژدها
تصویری از اژدر
تصویر اژدر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اژدر

اژدر

اژدر
در افسانه ها ماری بسیار بزرگ که از دهانش آتش بیرون می آمد، اژدها، در امور نظامی نوعی موشک زیرآبی که پس از برخورد به هدف منفجر می شود
اژدر
فرهنگ فارسی عمید

اژدر

اژدر
مار بزرگ. (برهان). مار بزرگ جثه. (غیاث اللغات). اژدرها. اژدها. تنّین. ثعبان. (بحر الجواهر). بَرغَمان. بُرسان. در اساطیر قدیمه نام ماری بغایت عظیم که از دهان آن آتش بیرون میریخته است:
وزین هفت سر اژدر عمرخوار
بپرهیزدآنکو بود هوشیار.
لبیبی.
لغت نامه دهخدا