جدول جو
جدول جو

معنی ازیز

ازیز
به جوش آمدن، غلغل، صدای جوشیدن دیگ، بانگ رعد
تصویری از ازیز
تصویر ازیز
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ازیز

ارزیز

ارزیز
لرزه، یخ ریزه، بلندآواز درمردان قلع گر رصاص آن که کسب و کارش با قلع است
فرهنگ لغت هوشیار

ازین

ازین
از چیز معهود یا مذکور ازین زین من هذا، مثل این مانند این: (و از آن امیرالمومنین هم از این معانی بود) (بیهقی)، برای اشاره وصف جنسی بکار میرود و غالبا پس از اسم یا صفتی که بعد از آن قرار میگیر یای نکره میاورند از این نوع از این قسم از این گونه: (از این مه پاره ای عابد فریبی م یک پیکری طاوس زیبی) (سعدی)
ازین
فرهنگ لغت هوشیار