معنی ازواج
ازواج
جمع زوج، زوج ها، جفت ها
تصویر ازواج
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ازواج
ازواج
ازواج
جمع زوج، جفتها، زنان، شوهران
فرهنگ لغت هوشیار
ازواج
ازواج
زوج ها، شوهرها، قرین ها، جفت ها، جمعِ واژۀ زوج
فرهنگ فارسی عمید
ازواج
ازواج
جَمعِ واژۀ زَوج. جفتها. زنان. شوهران
لغت نامه دهخدا
احواج
احواج
جمع حاجت
فرهنگ لغت هوشیار
ازوال
ازوال
جمع زوال، شگفت آفرینان، شوخمردان، دلیران، چرغان
فرهنگ لغت هوشیار
ازوار
ازوار
رویگردانی، کر شدن
فرهنگ لغت هوشیار
ازواد
ازواد
جمع زاد، توشه ها
فرهنگ لغت هوشیار
ازلاج
ازلاج
دربندکردن
فرهنگ لغت هوشیار
ازعاج
ازعاج
از جای بر انگیختن، بر خیزانیدن
فرهنگ لغت هوشیار