جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ازل

ازل

ازل
آنچه اول و ابتدا نداشته باشد، همیشگی، دیرینگی، زمان بی ابتدا
زلل، در علم عروض اجتماع خرم و هتم است که از مفاعیلن فاع باقی بماند و فعل به جای آن بگذارند، لغزیدن و افتادن، از حق و صواب منحرف گشتن، لغزش، خطا، کمی، نقصان
ازل
فرهنگ فارسی عمید

ازل

ازل
بازداشتن. (تاج المصادر بیهقی). بازداشتن کسی را. (منتهی الارب). حبس، روزگار. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). روزگار پر از شداید. روزگار سخت. (اقرب الموارد) ، بلای بد. سختی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

ازل

ازل
کذب. دروغ. (مهذب الاسماء) : ما فی حبی ازل ٌ، ای کذب. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا

ازل

ازل
همیشگی. (منتهی الارب) (غیاث) (السامی فی الاسامی) (دستوراللغه) (مهذب الاسماء).
لغت نامه دهخدا

ابل

ابل
اشتران تک ندارد مخفف ابوالقاسم و ابوالفضل و مانند آنها (قس: بلقاسم و بلفضل در نوشته های پیشینیان و در تداول عوام امل مخفف ام البنین و جز آن)، نره احلیل کیر. نامی است جمله اشتران را اشتران بیش از دو (جمع بی مفرد یا اسم جنس به اعتبار وضع نه استعمال)، ابر حامل باران
فرهنگ لغت هوشیار