جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ازکیا

ازکیا

ازکیا
زکی ها، پاک ها، پاکیزه ها، پاکان از گناه، پارساها، نیکوکاران، جمعِ واژۀ زکی
ازکیا
فرهنگ فارسی عمید

اذکیا

اذکیا
جمع ذکی، زیرک تران هوشمندان، جمع ذکی. زیرکان مردان تیز خاطر، پاکان
فرهنگ لغت هوشیار

ازکیاء

ازکیاء
پاکان، روشن اندیشگان جمع زکی پاکان، صاحبان ذهن صافی
ازکیاء
فرهنگ لغت هوشیار

اذکیا

اذکیا
ذَکی ها، زیرکها، تیزهوشان، هوشیاران، جمعِ واژۀ ذَکی
اذکیا
فرهنگ فارسی عمید

ارکیا

ارکیا
جوی آب را گویند بلغت زند و پازند (!). (برهان) (آنندراج). و در لهجۀ آذری امروز اَرخ گویند
لغت نامه دهخدا

ازخیا

ازخیا
یکی از ملوک یهود (از سال 723 تا 694 قبل از میلاد). وی فلسطینیان را مغلوب ساخت و پایۀ بت پرستی را از کشور یهود برانداخت و به رهائی قوم خویش از تحت رقیت آثوریان و نپرداختن باج و خراج کوشید. سناخریب از سلاطین آثور در زمان این شهریار میخواست دیار بیت المقدس را در تحت تسخیرو اقتدار خویش درآورد ولی نتوانست و لشکرش تارومار شد و ناکام برگشت. مناجات چندی از ازخیا بیادگار مانده است. (قاموس الاعلام ترکی). و رجوع به حزقیا شود
لغت نامه دهخدا

ازنیا

ازنیا
یکی از نواحی قدیم ایطالیا در ساحل غربی شبه جزیره مزبور که قوم اُزُن در آنجا مسکن داشتند و پای تخت آن شهر سوئسا اُرونکا بود که اکنون شهرسِزا بجای آن بناشده است. چون مردم اُزُنیا از ساکنین بسیار قدیم ایطالیا بوده اند گاه شعرا مملکت مزبوررا نیز اُزُنیا خوانده اند. (لغت نامۀ تمدن قدیم)
لغت نامه دهخدا

ازکیاء

ازکیاء
جَمعِ واژۀ زکی. (منتهی الارب). پاکان. صاحبان ذهن صافی. (غیاث اللغات) :
ازبس مکان که داده و تمکین که کرده اند
خشنودم از کیای ری و ازکیای ری.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 454).
تا این بشارت به امرا و اکابر و صدور معارف و قضاه و رؤساء و مشایخ و ازکیا و اعیان... (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا