معنی ازاهیر - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ازاهیر
ازاهیر
- ازاهیر
- شکوفه ها، گل درخت میوه دار که پیش از روییدن برگ شکفته می شود، غنچه مثلاً شکوفۀ هلو و زردآلو
فرهنگ فارسی عمید
ازاهیر
- ازاهیر
- جَمعِ واژۀ اَزهار. جج ِ زهره. گل ها. شکوفه ها. (منتهی الارب) (غیاث) : و الصلوه علی محمد الذی ازاهیر ریاض نبوته مونقه. (تتمۀ صوان الحکمه)
لغت نامه دهخدا
ازاهیق
- ازاهیق
- فرس ذات ازاهیق، اسب تیزقدم شتاب رو. (منتهی الارب) ، موذی از هر چیزی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ازاهیق
- ازاهیق
- نام اسب زیاد بن هندابه (هندابه مادر زیاد است و پدر وی حارثه است)
لغت نامه دهخدا
ابازیر
- ابازیر
- جمع بزر آنچه در دیگ کنند از ادویه و بوی افزارهای خشک
فرهنگ لغت هوشیار