جدول جو
جدول جو

معنی از دست رفتن

از دست رفتن((اَ دَ رَ))
مردن، هلاک شدن، بی اختیار شدن
تصویری از از دست رفتن
تصویر از دست رفتن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با از دست رفتن

از دست رفتن

از دست رفتن
گم شدن مفقود شدن نابود شدن: (افسوس که همه دارایی من از دست رفت)، بیخود شدن بی اختیار شدن مدهوش شدن از هوش رفتن، در خشم شدن، یا از دست رفتن کار
از دست رفتن
فرهنگ لغت هوشیار

از دست رفتن

از دست رفتن
گم شدن، نابود شدن، بی اختیار شدن، از اختیار خارج شدن
از دست رفتن
فرهنگ فارسی عمید

از دست رفته

از دست رفته
از خود بیخود شده مدهوش، گم شده نابودشده مرده، عاشق شیفته، ورشکست گردیده (بازرگان)
فرهنگ لغت هوشیار

رو دست رفتن

رو دست رفتن
در تداول عامه، در مزایده و حراج بیش از دیگری بر قیمت متاع افزودن. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا