جدول جو
جدول جو

معنی ارزیدن

ارزیدن((اَ دَ))
قیمت داشتن، شایستن، لیاقت داشتن
تصویری از ارزیدن
تصویر ارزیدن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ارزیدن

ارزیدن

ارزیدن
ارزش داشتن، قیمت داشتن، بها داشتن، برای مِثال به نزد کهان و به نزد مهان / به آزار موری نیرزد جهان (فردوسی۲ - ۲۹۱)، دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی / زنهار بد مکن که نکرده ست عاقلی (سعدی۲ - ۶۷۹) برابر بودن بهای چیزی با پولی که در ازای آن داده می شود، سزاوار بودن، لایق بودن، شایستن
ارزیدن
فرهنگ فارسی عمید

برزیدن

برزیدن
مواظبت کردن برکاریمداومت کردن برامری کاری را پیاپی انجام دادن ورزیدن
فرهنگ لغت هوشیار