معنی ارتباطات - فرهنگ فارسی معین
معنی ارتباطات
ارتباطات
جمع ارتباط، اطلاعات و پیام های مبادله شده، مجموعه عمل ها و وسیله هایی که ارتباط را برقرار می کنند، طریقه یا نظام برقراری ارتباط
تصویر ارتباطات
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ارتباطات
ارتباطیه
ارتباطیه
مونث ارتباطی یا خطوط ارتباطیه. راههایی که ارتباط میان جایها را بر قرار میکند. یا وسایل ارتباطیه. وسیله هایی که ارتباط و پیوند میان جایها و کسان را برقرار میسازد
فرهنگ لغت هوشیار
ارتفاعات
ارتفاعات
بالستان بلندی ها، برداشت ها، جمع ارتفاع بلندیها اوجها آنچه از سطح زمین برتر و بلندتر است تپه ها کوهها، محصولها و دانه ها و غله های برداشت شده از زمین
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.