جدول جو
جدول جو

معنی اذن دادن

اذن دادن((اِ. دَ))
رخصت دادن، جایز شمردن، مرخص کردن
تصویری از اذن دادن
تصویر اذن دادن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اذن دادن

اذن دادن

اذن دادن
دستوری دادن: پرگ دادن دستوری دادن رخصت دادن جایز شمردن مرخصی کردن
فرهنگ لغت هوشیار

اذن داشتن

اذن داشتن
دستوری داشتن: پرگ داشتن دستوری داشتن مرخص بودن
اذن داشتن
فرهنگ لغت هوشیار

امان دادن

امان دادن
زنهاردهی زنهار دادن کسی را در کنف حمایت خود گرفتن
امان دادن
فرهنگ لغت هوشیار