معنی ادرمه ادرمه((اَ رَ مِ)) آدرم، نمد زین اسب و مانند آن، درفشی که با آن نمدزین را دوزند، سلاح مانند خنجر و شمشیر تصویر ادرمه فرهنگ فارسی معین
آدرمه آدرمه نمد زین اسب و مانند آن تکلتو، زینی که نمد زین آن دو نیم بود، درفشکه بدان نمد زین دوزند، سلاح مانند خنجر و شمشیر و تیر و کمان فرهنگ لغت هوشیار
آدرمه آدرمه نَمَدزین، نمدی که زیر زین بر پشت اسب می اندازند، آدرَم، تَرمِه، تَکَلتو، تَکَتلو فرهنگ فارسی عمید
آدرمه آدرمه نمدی که بر پشت اسب و زیر زین افکنند، تکلتو، نمدزین، درفشی که با آن نمدزین را دوزند، سلاح مانند خنجر و شمشیر، آدرم فرهنگ فارسی معین