جدول جو
جدول جو

معنی ادباء

ادباء((اُ دَ))
جمع ادیب، مردمان دارای ادب و فرهنگ
تصویری از ادباء
تصویر ادباء
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ادباء

ادباء

ادباء
ادبمندان جمع ادیب ادب دارندگان ادب دهندگان مردمان صاحب ادب و فرهنگ
فرهنگ لغت هوشیار

ادباء

ادباء
اِدباءِ عَرْفَج، بسیار برگ آوردن شوره گیاه، چنانکه ملخ مانند گردد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا

ادباء

ادباء
جَمعِ واژۀ ادیب. ادب دارندگان. ادب دهندگان. (غیاث اللغات) : اکناف و الطاف ایشان مقصد غرباء و ادباء اطراف شده. (ترجمه تاریخ یمینی ص 275)
لغت نامه دهخدا

ابداء

ابداء
آشکارکردن، پیداکردن، آفریدن، دندان نو بر آوردن آغاز کردن آغازیدن ابتدا کردن شروع کردن سر کردن سر گرفتن ابتداء، کارنو و نخستین آوردن نو آفریدن، آشکار کردن پیدا کردن چیزی را
فرهنگ لغت هوشیار