جدول جو
جدول جو

معنی اخچه

اخچه((اَ چِ))
ریزه زر، سکه زر و مهر درم از زر و نقره، مطلق زر و سیم، روپیه
تصویری از اخچه
تصویر اخچه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اخچه

اخچه

اخچه
بنگرید به آقچه ریزه زر، سکه زر و مهر درم از زر و نقره، مطلق زر و سیم، روپیه. ترکی کهله مهر زر مهر سیم، مترسک، آب بهر
فرهنگ لغت هوشیار

اخچه

اخچه
آقچه، سکۀ سیم یا زر، پول طلا یا نقره، زر یا سیم مسکوک، اقچه
اخچه
فرهنگ فارسی عمید

اخچه

اخچه
آقچه. اَقْچه. ریزۀ زر، فحلیست که از بند رهائی یافته با ماده خران کاظمه آمیخت
لغت نامه دهخدا

اخچه

اخچه
دیگ مسی مخصوص پختن شیر در دامداری ها که ظرفیتی کمتر از دو.، تخم گیاهی که به طور طبیعی به زمین ریخته و نهال جدیدی از.، بذر پیاز، پیاز کوچکی که پس از کشت دانه ی خاصی از آن پیاز
فرهنگ گویش مازندرانی

افچه

افچه
چیزی که بشکل انسان از پارچه های کهنه و استخوان و غیره سازند و در کشت زارها نصب کنند تا مرغان و جانوران دیگر از آن برمند مترس مترسک داهل
فرهنگ لغت هوشیار

خاچه

خاچه
چوب دو شاخی که بر زیر شاخی از درخت و مانند آن زنند تا فرو نیفتد
خاچه
فرهنگ لغت هوشیار