جدول جو
جدول جو

معنی اخ کردن

اخ کردن((اِ. ک دَ))
از روی ناگزیری و اکراه پولی را به کسی دادن
تصویری از اخ کردن
تصویر اخ کردن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اخ کردن

اخذ کردن

اخذ کردن
فرا گرفتن فرا ستدن، دریافتن، برداشت کردن گرفتن ستدن یافتن دریافت کردن، فرا گرفتن درک کردن، یا اخذ کردن از... برداشت کردن از
فرهنگ لغت هوشیار

اخم کردن

اخم کردن
آژنگ افکندن یان دو ابرو ترش کردن روی خشم گرفتن گره بر ابرو در آوردن در حال خشم
فرهنگ لغت هوشیار

پخ کردن

پخ کردن
قطعه چوبی را بشکل منشور مثلث القاعده ساختن بنحوی که زاویه هر سطح نسبت بسطح دیگر قایمه نباشد
فرهنگ لغت هوشیار

یخ کردن

یخ کردن
سرد شدن، کنایه از دچار ترسیدن یا شگفت زدگی شدن، یخ زدن، فسرده شدن
یخ کردن
فرهنگ فارسی عمید

اخم کردن

اخم کردن
چین و شکن انداختن بر پیشانی و ابرو هنگام نارضایتی یا عصبانیت یا فکر کردن
اخم کردن
فرهنگ فارسی عمید