جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اجر

اجر

اجر
معرب امارکوس، مرزنگوش.
- مروس اقطی، مرزنگوش. توضیح آنکه جزء اول یعنی مروس معرب و مصحف امارکوس است و جزء دوم یعنی اقطی معرب اکته یونانی به معنی دماغه. ساحل. کنار رود و غله و آرد
لغت نامه دهخدا

اجر

اجر
معرب آگور، لغتی است در آجُر. خشت پخته. (منتهی الارب). رجوع به آجر شود
لغت نامه دهخدا

اجر

اجر
قریه ای است در راه قیروان به بونه، پس از جلولاء (بقول ابی عبید) وآن دارای دیوار و پل است و سنگلاخ است و راه آن دشوار و شیرناک است و همواره بادی شدید در آنجا میوزد و از این رو گفته اند: اذا جئت َ اجَرَ فعجّل فان ّ فیه حجراً یبری و أسداً یفری و ریحاً تذری. و در اطراف اجر قبائل عرب و بربر سکونت دارند. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

اجر

اجر
پاداش عمل. (منتهی الارب). پاداش نیک. مزد. اجرت. مزد کار: بدرستی که او ضایع نمیگرداند اجر نیکوکاران را. (تاریخ بیهقی). ج، آجار، اُجور.
لغت نامه دهخدا