جدول جو
جدول جو

معنی اجباراً

اجباراً((اِ رَ نْ))
از روی ناچاری و اکراه، به ستم و زور
تصویری از اجباراً
تصویر اجباراً
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اجباراً

اجبارا

اجبارا
فرچپانیک به زور از روی ناچاری و اکراه قهرا اضطرارا، بستم بزور
اجبارا
فرهنگ لغت هوشیار

انبارات

انبارات
جَمعِ واژۀ انبار. استخرها و تالابها: و جایها که آب از آن کشند و انبارات یعنی برکه ها. (تاریخ قم ص 42). و رجوع به انبار شود
لغت نامه دهخدا

اعشاراً

اعشاراً
ده یک. (یادداشت بخط مؤلف). از روی ده یک. بطور ده یک
لغت نامه دهخدا