معنی اثبات - فرهنگ فارسی معین
معنی اثبات
- اثبات((اِ))
- ثابت گردانیدن، نام نویسی در دفتر لشکر و سپاه
تصویر اثبات
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اثبات
اثبات
- اثبات
- پابرجا کردن، معلوم کردن درستی امر یا موضوعی به گونه ای که دیگران آن را بپذیرند، ثابت کردن، به ثبوت رساندن، قرار دادن، نوشتن
فرهنگ فارسی عمید
اثبات
- اثبات
- نیک شناختن کسی را و برجای داشتن او را. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
اثبات
- اثبات
- جَمعِ واژۀ ثَبَت. مردمان استوارداشته. معتمدان: فتحی حاجب را که از ثقات و اثبات دولت بود به نیابت به سجستان بگذاشت. (ترجمه تاریخ یمینی)
لغت نامه دهخدا