جدول جو
جدول جو

معنی اتوریته

اتوریته((اُ تُ تِ))
قدرت ونفوذ مادی یا معنوی، اقتدار
تصویری از اتوریته
تصویر اتوریته
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با اتوریته

باتورینه

باتورینه
قصبه ایست در ایالت چرنیکوف از روسیه در جهت شرقی شهر چرنیکوف و مرکز قدیمی قزاقها میباشد. (قاموس الاعلام ترکی ج 2)
لغت نامه دهخدا

تاوریده

تاوریده
بمعنی عارض شده باشد. (برهان) (آنندراج) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). این کلمه از برساخته های فرقۀ آذرکیوان است. محمد معین در حاشیۀ برهان آرد: از فرهنگ دساتیر ص 239. رجوع به تاور شود
لغت نامه دهخدا

ابوریطه

ابوریطه
کرامه المذحجی. صحابی است، نجیبه ابوز، ماده شتری که صبر کند به صبر عجیب. (منتهی الارب). ماده شتری شکیبا به شکیبی شگفت. واژه ی صحابی به عنوان یک اصطلاح تخصصی در علم رجال، برای افرادی به کار می رود که با پیامبر دیدار داشته اند، به اسلام گرویده و تا پایان عمر خود، ایمانشان را حفظ کرده اند. این افراد در گسترش اسلام و ایجاد تمدن اسلامی سهم به سزایی داشته اند.
لغت نامه دهخدا

نوریته

نوریته
دررسیده. تصورکرده. به خاطرآورده (؟). (برهان قاطع) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

توریه

توریه
بمعنی استعمال لفظی که آن دو معنی باشد، یکی نزدیک و دیگری دور و منظور معنی دور باشد
فرهنگ لغت هوشیار

توریه

توریه
پوشانیدن و پنهان کردن حقیقت، امری را برخلاف حقیقت نشان دادن، حقیقت را نهفتن و طور دیگر وانمود کردن
توریه
فرهنگ فارسی عمید