معنی اتفاق کردن - فرهنگ فارسی معین
معنی اتفاق کردن
- اتفاق کردن((~. کَ دَ))
- همداستان شدن، هم رأی شدن
تصویر اتفاق کردن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اتفاق کردن
اتراق کردن
- اتراق کردن
- بار افکندن چندی ماندن توقف کردن در منزلی چند روزی موقتا در منزلی اقامت گزیدن
فرهنگ لغت هوشیار
اتحاد کردن
- اتحاد کردن
- به هم پیوستن یگانه شدن متحد شدن بهم پیوستن دادی که منعقد میسازند و همگام شدن
فرهنگ لغت هوشیار