معنی اتالیق - فرهنگ فارسی معین
معنی اتالیق
- اتالیق
- شوهر مادر، قائم مقام پدر، لالا، لله، مؤدب، نگهبان، حامی، حافظ، منصبی در عهد صفویه
تصویر اتالیق
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اتالیق
اتالیق
- اتالیق
- شوهر مادر قایم مقام پدر، لالا لله موء دب، نگهبان حامی حافظ، منصبی در عهد صفویه
فرهنگ لغت هوشیار
اتالیق
- اتالیق
- ترکی چول، ، چُل، بیابان، رجوع به چول شود،
- بیابان چور، بیابان بی آب و علف را گویند
لغت نامه دهخدا
اصالیق
- اصالیق
- جَمعِ واژۀ اصلاق و اصلاق جَمعِ واژۀ صلق است. رجوع به قطر المحیط، و صلق و اصلاق شود
لغت نامه دهخدا
اتالیقی
- اتالیقی
- ترکی: اَلیک، شوهر مادر، قائم مقام پدر. لالا. مؤدب. محافظ
لغت نامه دهخدا