معنی اپن
اپن
((اُ پِ))
باز، گشوده، فاش، آزاد، بی دیوار، بی مانع، رو راست
تصویر اپن
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با اپن
اپی
اپی
فرانسوی سنبله خوشه سوک
فرهنگ لغت هوشیار
اپل
اپل
فرانسوی سرشانه
فرهنگ لغت هوشیار
اخن
اخن
تودماغی
فرهنگ لغت هوشیار
ازن
ازن
گازی است که دارای بوی تند وزننده که هنگام رعد وبرق تشکیل می گردد (3O)
فرهنگ لغت هوشیار
اشن
اشن
جامه وارونه، میوه کال ونارس
فرهنگ لغت هوشیار
ابن
ابن
پور
فرهنگ واژه فارسی سره
اپی
اپی
خوشه، سنبله، سوک
فرهنگ واژه فارسی سره
اپل
اپل
سرشانه
فرهنگ واژه فارسی سره
اپشن
اپشن
توان گزینی، زبان زد
فرهنگ واژه فارسی سره