معنی ابیضاض
ابیضاض
((اِ))
سپید شدن، سخت سپید شدن
تصویر ابیضاض
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ابیضاض
ابیضاض
ابیضاض
سپید شدن سخت سپید شدن
فرهنگ لغت هوشیار
ابیضاض
ابیضاض
سپید شدن. (زوزنی) (تاج المصادر بیهقی). سخت سپید شدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
ابرضاض
ابرضاض
رجوع به ابراض شود
لغت نامه دهخدا
ابییضاض
ابییضاض
سخت سپید شدن
لغت نامه دهخدا
ابیضان
ابیضان
دو رگ از دو سوی ناف.
لغت نامه دهخدا
ابضاض
ابضاض
اندک عطا کردن
لغت نامه دهخدا
ابتیاض
ابتیاض
خود پوشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
ارفضاض
ارفضاض
سرازیر شدن اشک، راه افتادن شاش، ریزش خوی
فرهنگ لغت هوشیار
اقتضاض
اقتضاض
دختری برداشتن
فرهنگ لغت هوشیار