جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ابن الماء

ابن الماء

ابن الماء
مرغابی. (مهذب الاسماء). بط. اِوَزّ. اُردک. بَت. ج، بنات الماء
لغت نامه دهخدا

بنت الماء

بنت الماء
قسمی مرغابی. (از المرصع) (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). طیور و ماهی و هر آنچه با آب الفت دارد و در آن زندگانی میکند و آن را بی الف و لام ’بنت ماء’ نیز گویند. و در جمع بنات الماء گویند. (از المرصع) ، قطع شدن (مایع از جریان). (فرهنگ فارسی معین). چون بند آمدن آب و خون و جز اینها، سد شدن. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). بسته شدن. چون بند آمدن راه عبور و مرور، موقوف شدن. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) ، متوقف شدن: باران بند آمد. (فرهنگ فارسی معین) ، حبس شدن نفس. (فرهنگ عامیانۀ جمالزاده) ، در بیت زیر ظاهراً مقید شدن است:
گرنه خاقانی مرا بند آمدی
دست بر خاقان و خان افشاندمی.
خاقانی (دیوان چ سجادی ص 805)
لغت نامه دهخدا

ابن المشاط

ابن المشاط
محمد بن سعید سرقسطی اصطرلابی اندلسی. از دانشمندان هیئت و نجوم و جمال الدین ابوالحسن علی بن یوسف القفطی در تاریخ الحکماء ذیل ترجمه جابر بن حیان صوفی از او یاد کند
لغت نامه دهخدا

ابن الحاج

ابن الحاج
چند تن بدین کنیت مذکورند و مشهورتر ابوالعباس احمد بن محمد بن احمد ازدی اشبیلی، شاگرد شلوبین ابوعلی عمر بن محمد اشبیلی، ادیب و محدث. کتبی در فن خویش تألیف کرده مشهورتر از همه نقد و ایراداتی است بر مقرب. وفات به سال 501 هَ. ق. و محمد بن عبدالله بن محمد نحوی قرطبی. رجوع به ابوالحسن محمد بن عبدالله بن محمد... شود
لغت نامه دهخدا

ابن البناء

ابن البناء
ابوالعباس احمد بن محمد بن عثمان ازدی مراکشی. در علوم گوناگون بخصوص ریاضیات و هیئت و نجوم و علوم غریبه و طب دست داشت. در سال 639 یا 649 یا 656 هَ. ق. در مراکش متولد شد و دارای اخلاق ستوده بود و در سال 721 درگذشت. 74 کتاب به او نسبت کرده اند. مهمترین آنها تلخیص اعمال الحساب است که علمای عرب را بر آن شروح کثیره است. و اول کس است که ارقام هندی را بنحوی که در مغرب متداول و بارقام غبار معروف است بکار برده
لغت نامه دهخدا

ابن البراء

ابن البراء
روز اول ماه. غُرّه. (تاج العروس). سر ماه
لغت نامه دهخدا