اشتران تک ندارد مخفف ابوالقاسم و ابوالفضل و مانند آنها (قس: بلقاسم و بلفضل در نوشته های پیشینیان و در تداول عوام امل مخفف ام البنین و جز آن)، نره احلیل کیر. نامی است جمله اشتران را اشتران بیش از دو (جمع بی مفرد یا اسم جنس به اعتبار وضع نه استعمال)، ابر حامل باران
نامی است جمله اشتران را. (مهذب الاسماء). اشتران بیش از دو. (جمع بی مفرد یا اسم جنس باعتبار وضع نه استعمال). ج، آبال: محقق همان بیند اندر ابل که در خوبرویان چین و چگل. سعدی. گفتم بگریم تا ابل، چون خر فرومانَد بگل وین نیز نتوانم که دل با کاروانم میرود. سعدی. ، بی نیاز شدن شتران و غیر آن از آب بسبب گیاه تر خوردن، اباله، یعنی زه و طوقه ساختن برای چاه، غالب و قوی گردیدن، شتران چرنده برای کسی بادید کردن، دانا و ماهر شدن بکار شتر و گوسپند. استاد شدن در چرانیدن شتر. (زوزنی)