معنی ابژکتیو - فرهنگ فارسی معین
معنی ابژکتیو
- ابژکتیو((اُ ژِ))
- عدسی دوربین که تصویر شیء را گرفته، کوچک و بزرگ نماید و به داخل اتاق دوربین، روی صفحه حساس منعکس کند، واقعی، ملموس، قابل مشاهده
تصویر ابژکتیو
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با ابژکتیو
ابژکتیو
- ابژکتیو
- عدسی دوربین، حقیقی، واقعی، محسوس، دارای وجود خارجی، قابل مشاهده و اثبات
فرهنگ فارسی عمید
ابژ کتیف
- ابژ کتیف
- چشم دوربین که تصویر شی مقابل را گرفته کوچک و بزرگ نماید و بداخل اطاق دوربین. روی صفحه حساس منعکس کند
فرهنگ لغت هوشیار