جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ابرناک

ابرناک

ابرناک
ویژگی آسمان هنگامی که پوشیده از ابر است، ابرآلوده، دارای ابر
ابرناک
فرهنگ فارسی عمید

ابرناک

ابرناک
بااَبر: آسمانی، هوائی، روزی، شبی ابرناک.
- ابرناک شدن هوا، تَغیّم. تغییم. غیمومت. غیمومه. اغمام. اِغامه. تَرَبﱡد. تدجیج. تخیل
لغت نامه دهخدا

ابرنجک

ابرنجک
برق، رعد و برق، صاعقه، برای مِثال صحرای بی نبات پر از خشکی / گویی که سوخته ست به ابرنجک (دقیقی - ۱۰۳)
ابرنجک
فرهنگ فارسی عمید

ابرنجک

ابرنجک
برق:
صحرای بی نبات بر، از خشکی
گوئی که سوخته ست به ابرنجک.
دقیقی (از اسدی)
لغت نامه دهخدا