زاری. بزاری دعا کردن. (زوزنی). دعا و زاری. زاری کردن. اخلاص ورزیدن در دعا. تضرع. ضراعت. ضرع. استکانت: کم نمیکرد از دعا و ابتهال کرد اجابت مستعان ذوالجلال. مولوی. چون چنین شد ابتهال آغاز کن ناله و تسبیح و روزه سازکن. مولوی. ، لعنت کردن. لعنت کردن بر یکدیگر. لعنت کردن یکدیگر را. مباهله کردن