جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ابتناء

ابتناء

ابتناء
اِبتنا. بناء. (زوزنی). نهادن. پی افکندن. ساختن. بنا کردن. بنا گذاشتن. برآوردن خانه را، آوردن زن را ب خانه خود
لغت نامه دهخدا

ابتلاء

ابتلاء
دچار شدن، در بلا افتادن، مورد آزمایش قرار دادن، امتحان کردن، گرفتاری، مصیبت
ابتلاء
فرهنگ فارسی معین

امتناء

امتناء
به مِن̍ی آمدن و فرود آمدن در آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). به منی شدن. (مصادر زوزنی).
لغت نامه دهخدا