جدول جو
جدول جو

معنی ابتدا به ساکن

ابتدا به ساکن((تِ))
آوردن کلمه ای که حرف اول آن ساکن باشد، بی مقدمه
تصویری از ابتدا به ساکن
تصویر ابتدا به ساکن
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ابتدا به ساکن

ابتدا بساکن

ابتدا بساکن
آوردن کلمه ای که حرف اول آن ساکن (حرف صامت) باشد، بی مقدمه ناگهانی
فرهنگ لغت هوشیار