جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با اباریق

اباریق

اباریق
ابریق ها، ظروف سفالی یا بلوری لوله دار و دارای دسته که در آن مایعات می ریختند، جمعِ واژۀ ابریق
اباریق
فرهنگ فارسی عمید

اباریق

اباریق
جَمعِ واژۀ ابریق. ظروف سفالینه و جز آن با لوله و دسته. کوزه ها. و ابریق معرب آبریز است
لغت نامه دهخدا

تباریق

تباریق
طعام اندک کم روغن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). طعامی که روغن آن کم باشد. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا

افاریق

افاریق
جَمعِ واژۀ اَفراق، جج ِ فِرَق، جَمعِ واژۀ جج ِ فرقه، یعنی گروهها. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
- افاریق العرب، گروه تازیان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا