معنی اباحتی اباحتی((اِ حَ)) اباحی، ملحدی که همه چیز را مباح شمارد و انجام محرمات را جایز می داند تصویر اباحتی فرهنگ فارسی معین
اباحتی اباحتی ملحدی که همه چیز را مباح شمرد و ارتکاب محرمات را روا داند: نیم شب هر شبی بخانه خویش آید و صدا باحتی در پیش (حدیقه) فرهنگ لغت هوشیار
اباحتی اباحتی کسی که هر چیز و هر کاری را مباح می داند و ارتکاب هر گناهی را جایز می شمارد فرهنگ فارسی عمید
اباحت اباحت مباح کردن حلال کردن جایز دانستن مقابل تحریم حرام کردن، جواز روایی، عبارتست از نداشتن اعتقاد بوجود تکلیف و روا داشتن ارتکاب محرمات فرهنگ لغت هوشیار
اباحت اباحت حلال کردن، روا دانستن، جایز، به تکلیف اعتقادی نداشتن و انجام محّرمات را جایز دانستن فرهنگ فارسی معین
اباحی اباحی اباحتی، آنکه هر چیز و هر کاری را مباح می داند و ارتکاب هر گناهی را جایز می شمارد فرهنگ فارسی عمید
اباحت اباحت اباحه. مباح کردن. حلال کردن. جائز داشتن. روا شمردن. حلیت. جواز. روائی. دستوری. رخصت. مقابل حَظْر و تحریم و منع: کاین اباحت زین جماعت فاش شد رخصت هر مفلس قلاش شد. مولوی. ، غارت کردن، از بیخ برکندن، ظاهر کردن راز لغت نامه دهخدا