جدول جو
جدول جو

معنی لت

لت
خرد و خمیر، له، مضمحل، هم زدن، لنگه ی در چوبی، دریچه ی در کوچک، واحد شمارش در یا پنجره.، تخته یا چوبی که از آن برای صاف کردن زمین استفاده کنند، تخته.، مسیر خط سیر، آنچه که در مایعات ته نشین شود، رسوب
فرهنگ گویش مازندرانی