معنی کلن کلن نان برنجی، نانی که زیر خاکستر گرم می پزند، گوسفند ماده.، خاکستر سبک، دودی که به هنگام روشن کردن بخاری از آن برخیزد.، قفل در چوبی که از داخل بسته می شد، کلون در فرهنگ گویش مازندرانی